جدول جو
جدول جو

معنی گردن افرازی - جستجوی لغت در جدول جو

گردن افرازی
تکبر خودپسندی، سربلندی افتخار، گردنکشی عصیان، نیرومندی، قوت
تصویری از گردن افرازی
تصویر گردن افرازی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گردن فرازی
تصویر گردن فرازی
تکبر، خودپسندی، سربلندی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گردن فرازی
تصویر گردن فرازی
تکبر خودپسندی، سربلندی افتخار، گردنکشی عصیان، نیرومندی، قوت
فرهنگ لغت هوشیار
متکبر خودپسند: بازی کن و چابک و طرب ساز مالیده سرین و گردن افراز. (نظامی)، سربلند مفتخر، گردنکش عاصی: درین سودا که با شمشیر تیز است صلاح گردن افرازان گریز است. (نظامی)، نیرومند قوی: شبان آن چنان گردن افراز گشت که آن پادشاهی بدو باز گشت. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردن افراز
تصویر گردن افراز
((گَ دَ اَ))
متکبر، خودپسند، گردنکش، عاصی، نیرومند، قوی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گردن فراز
تصویر گردن فراز
سربلند، خودپسند، متکبر
فرهنگ فارسی عمید
متکبر خودپسند: بازی کن و چابک و طرب ساز مالیده سرین و گردن افراز. (نظامی)، سربلند مفتخر، گردنکش عاصی: درین سودا که با شمشیر تیز است صلاح گردن افرازان گریز است. (نظامی)، نیرومند قوی: شبان آن چنان گردن افراز گشت که آن پادشاهی بدو باز گشت. (نظامی)، نیرومند قوی: شبان آن چنان گردن افراز گشت که آن پادشاهی بدو باز گشت. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردن فراز
تصویر گردن فراز
((~. فَ))
کنایه از متکبر و سرکش
فرهنگ فارسی معین